امروزه توسعه جوامع، یکى از ضروریات زندگى بشر محسوب مىشود که حوزههاى علمیه از آن مستثنا نیست؛ بلکه در جوامع علمى ـ فرهنگى به خصوص حوزه دین، نیاز بیشترى احساس مىشود تا در راستاى اهداف خود بتواند با فراسوى دنیاى خویش به دور از موانع و چالشهاى حاصل از ساختارها و افکار سنتى ارتباط وسیع، سریع، عمیق و آسانترى برقرار کند و مخاطبان خود را به سطح بین الملل گسترش داده، اطلاعرسانى(2) کاملى را به انجام رساند.
دو عامل اساسى و حیاتى «اطلاعات» و «ارتباطات»، توسعه را پایدار و پویا کرده و مىتواند پیشرفت را در جوامع مختلف و به پایینترین و ریزترین موقعیتهاى اجتماعى و علمى تسرّى دهد. ICT توسعه را از انحصار خواص در آورده، در معرض عموم جامعه قرار مىدهد و ریشههاى آن را در جامعه مستحکم کرد، توسعه را به صورت یک امر نهادینه براى آیندگان به ارمغان مىگذارد و در یک جمله مىتوان گفت که توسعه جوامع بدون ICTغیر ممکن و محال است.
جهت نیل به چنین جامعه توسعه یافتهاى، باید تمامى ساختارهاى موجود در جامعه را مجهّز به ICT و هماهنگ با آن نمود تا بتوان یک جامعه اطلاعاتى و ارتباطى(3) ایجاد کرد. جامعه اطلاعاتى و ارتباطى به جامعهاى گویند که تمامى فعالیتهاى اجتماعى جامعه به مقوله ICT وابسته باشد و مردم آن جامعه از ICT حداکثر استفاده را داشته باشند.
در چنین جوامعى، افراد خود را به یکسرى اعمال و رفتارهاى خاصى ملزم مىکنند، که گرایش به شبکه، همیشه در دسترس بودن، وابستگى به ابزار ICT و توانایى همیشه به روز بودن اطلاعات را مىتوان از آن موارد برشمرد. نیل افراد جامعه به توسعه در زمینه ICT اثراتى همچون: ارتقاء سطح آگاهى عموم، انحصار شکنى مخاطبان خاصّ مراکز علمى و فرهنگى، از بین رفتن فاصلهها، حذف محدودیت آزمون و جلسات مراکز علمى و آموزشى از راه دور و تبادل و ارتقاء فرهنگ اشاره نمود.
بنابراین، باید اذعان داشت که باید بسترسازى مناسبى جهت استفاده از ابزار ICT انجام داد و استفاده مستمر از امکانات و اطلاعات جدید و به روز را سرلوحه کار قرار داد تا بتوان به جامعهاى توسعهیافته دست یافت.
زمینههاى نیاز حوزه دین به ICT
در عصر حاضر، ICT چنان تأثیرى بر جوامع گذاشته است که زندگى بشرى بدون وجود آن بسیار مشکل و حتى در برخى عرصهها غیر ممکن مىباشد و در مواردى همچون ارتباطات قارهاى و کشورى و مبادلات تجارى و بازرگانى، بدون ابزار و سیستمهاى مخابراتى و ICT امکانپذیر نیست. در نیاز عادى جوامع از خطوط تولید و ارتقاء کیفیت محصولات صنعتى و کشاورزى گرفته تا مسائل پزشکى اتاقهاى عمل و یا مراکز بهداشتى روستاهاى دور افتاده، همگى محتاج چنین فنّاورىاى مىباشند. اگر بخواهیم خریدهاى مهم را که مستلزم هزینهکردها و سفرهاى طولانى است انجام دهیم، اگر نیازمند بهرهگیرى از منابع پر حجم اطلاعاتى باشیم و اگر قصد ضبط اطلاعات در حجم زیاد و با عمر طولانى را داریم، بهترین مسیر که کوتاه، سریع، مطمئن و ارزان مىباشد، استفاده از ICTاست. همچنان که در جدول نمایان است، همین خدمات و فواید گسترده ICT است که باعث شده مردم جهان به سوى آن متمایل شوند. تصویر نمودار تعداد سالهایى که طول کشید تا استفادهکنندگان به تعداد 50 میلیون نفر برسند(4) در سال 1997م کاربران اینترنت در سطح جهان از 82 میلیون نفر(5) تجاوز نمىکرد؛ ولى در آغاز سال 2002 این آمار به 480 میلیون کاربر مىرسد و با محاسبه دو برابر شدن کاربران اینترنت در هر صد روز، پیشبینى مىشود که این تعداد در سال 2005 به 720 میلیون نفر برسد. این سیر صعودى به زودى به جایى مىرسد که نیاز عمومى بشر به ابزار ICT یک امر بدیهى تلقى شود. و در این جهش، حوزه دین هم مىتواند زمینههاى بسیارى را براى خود تعریف کند و از این ارمغان قرن بیستم در راستاى اهداف خود بهرهها ببرد و جایگاه خود را در گردونه اطلاعاتى و ارتباطى دنیا حفظ کند. با بررسى و شناخت زمینههاى ICT استفاده مىتوان علاوه بر ایجاد جذابیت و انگیزههاى بهرهورى، قدمهاى مطمئنترى برداشت و با بهینهسازى و منسجم کردن امکانات سرعت بیشترى به توسعه آن داد و بهصورت یک امر نهادینه تبدیل نمود. برخى از آن موارد، از قرار ذیل مىباشد:
1. تأمین پشتوانه تصمیمگیرى
وجه تمایز انسان با سایر موجودات، تفکّر و تصمیم گرفتن بر مبناى آن مىباشد. تصمیمگیرى اساس کردار هوشمندانه است و در اصطلاح، به حرکاتى هوشمندانه مىگویند که پشتوانه آنان تصمیمات درست و بجا بوده باشد. با تصمیمگیرى مناسب مىتوان از فرصتها بهرهمند شد و معایب را برطرف نمود. در جامعه امروزى نیازهاى زندگى بشرى بهسرعت در حال تغییر است که شبهات، تردیدها، تهدیدات و در مقابل، فرصتهاى بسیارى را براى حوزه دین بوجود مىآورد و با تصمیمگیرىهاى مناسب مىتوان از حالت انفعالى درآمده بر شرایط موجود فائق شد. بدیهى است که هیچ تصمیمى بدون پشتوانه اطلاعات مفید، فرجام مطلوبى ندارد و این اطلاعات است که مىتواند به تصمیمات درست و بهموقع عینیت ببخشد. ICT مىتواند تأمین کننده چنین نیاز حیاتى و جایگاه و موقعیت حوزه دین باشد و در مواردى همچون: مدیریت بخش انسانى، مدیریت آموزشى، نظام مالى، نظام ساختار ادارى، انتخاب و کشف ضرورت و اولویت مباحث مورد پژوهش، مخاطبشناسى، شناسایى ضعفها و قوتها بهوسیله مقایسهها (comparisons)، مىتوان از ICT جهت رسیدن به تصمیمات صحیح و درست بهرهمند شد.
2. تأمین کمّى و کیفى اطلاعات پژوهشى
در گذشته کاربر جهت جمعآورى اطلاعات درباره پژوهش مورد نظر نیازمند صرف هزینههاى بسیار و زمانى طولانى بود و چه بسیار تحقیقاتى که به خاطر در دسترس نبودن اطلاعات کافى، در بین راه عقیم مىماند و یا از همان ابتداء شروع نمىشدند. اطلاعات مایه حیات تحقیقات و پژوهش است و حرکتهاى علمى بدون اطلاعات لازم و مفید غیر ممکن مىباشد. از طرف دیگر، سرعت و کیفیت دسترسى به اطلاعات دو عامل مهم در توفیق یک امر پژوهشى است و چه بسیار فعالیتها و انگیزههاى تحقیقاتى شخصى و گروهى که به خاطر کندى دسترسى به اطلاعات که آن هم نتیجه عدم کیفیت اطلاعرسانى است، رها و یا فراموش شدهاند.
ICT مىتواند تأمین کننده اطلاعات لازم و مفید با سرعتى بسیار بالا و با کیفیتى مطلوب و غیر قابل قیاس نسبت به طرق سنتى باشد و حوزه دین را در تأمین اطلاعات پژوهشى و پشتوانه تحقیقات یارى نماید. و زمینه تقویت انگیزههاى پژوهشى را فراهم آورد. از آنجا که در ICTاطلاعات به میزان فراوانى وجود دارد و این موضوع باعث مىشود که عطش دانایى و بیشتر دانستن را زیادتر کند، بنابراین این ابزار کارآمد مىتواند نقش پژوهشزا بودن خود را ایفا نماید و به پرورش پژوهشگران بپردازد و این همان چیزى است که حوزههاى دینى به آن نیاز مبرمى دارند.
3. جهانىسازى مخاطبان
یکى از پایهها و ارکان تبلیغ اصول و ارزشهاى دینى ـ مذهبى ایجاد ارتباط مطلوب با مخاطب مىباشد. هرچه کیفیت رابطه بالاتر و راحتتر باشد، اثرگذارى آن عمیقتر مىشود و نیز هرچه ارتباطات وسیعتر باشد، تعداد مخاطبان بیشتر شده، به تکلیف تبلیغى کاملتر عمل مىشود. مخاطبان زیاد و استمرار مخاطبسازى خود یکى از قراین موفقیت مىباشد و حوزه دین بدون مخاطب فقط جنبه علمى صرف پیدا مىکند و از جنبه فرهنگى و جامعهسازى فاصله مىگیرد؛ به بیان دیگر، حوزه دین نیازمند روابط گسترده مىباشد تا بتواند به شکل موفقترى به وظایف درون سازمانى و بین سازمانى با مخاطبان عمل کند. جهت نیل به چنین اهدافى چارهاى جز استفاده از ICTنمىباشد. به وسیله ICT مىتوان در موارد ذیل به ایجاد رابطه و تعمیق آن پرداخت:
روابط مدارس علمیه تشیع داخل و خارج از کشور با یکدیگر؛ در دسترس قرار دادن منابع علمى و دینى در سطح جهانى؛ به روز سازى اطلاعرسانى؛ سرعتبخشى در ارتباطات؛ در دسترس بودن شخصیتهاى حقیقى و حقوقى؛ توسعه کمى مخاطبان از داخل به دوردستترین مناطق خارج از کشور؛ روابط حوزه دین با سایر حوزههاى جامعه در داخل و خارج از کشور؛ اطلاعرسانى مراکز آموزشى و علمى به مخاطبان خاصّ خود؛ روابط اساتید، علماء، صاحبنظران و نظریهپردازان حوزه دین با یکدیگر؛ روابط مراکز تحقیقاتى و پژوهشى با یکدیگر؛ و روابط متقابل مراکز فرهنگى و تبلیغى با هم.
4. کاهش هزینهها
چه بسیار مراکزى بوده و هستند که به خاطر تبلیغات ICT و هیاهوى ایجادشده، هزینههاى گزاف مربوط به ایجاد، نگهدارى و به روز کردن ICT و تأمین نیروى انسانى ماهر را متحمل شدهاند؛ ولى نتوانستهاند دو اصل مهم ارتباطات و اطلاعات را محقق سازند؛ نه اطلاعات مفید و کارسازى ارائه مىدهند و نه ارتباطات درستى برقرار مىکنند. از اینرو، مشکلاتشان همچنان به قوّت خود باقى مانده و در سرعتبخشى به اطلاعرسانى افزایش چشمگیرى نداشتهاند و هنوزه کاربران و مخاطبان آنها باید جهت کسب اطلاعات و ایجاد ارتباط هزینه زمانى و مالى بالایى بپردازند؛ در حالى که ICT بر مبناى کاستى هزینهها و ازدیاد سرعت اطلاعرسانى استوار مىباشد. امّا، نهادهاى حوزوى مىتوانند با رویکرد و نگرشى صحیح به ICT در خصوص تأمین اهداف خود، کاهش هزینهها و افزایش سرعت سرمایهگذارى کنند و در نتیجه گامهاى جدّى و نتیجهبخشى در مسیر توسعه این فنّاورى در حوزه دین بردارند.
نقش حوزه دین در توسعه ICT
همانطور که ICT به حوزه دین، مسائل و علوم دینى کمکرسانى مىکند، حوزه دین هم نقش بسیار مؤثر و مفیدى را در توسعه ICT ایفا نماید. ICT ضمن تشویق اندیشمندان و محققان علوم دینى و کشاندن آنان در، عرصه فنّاورى، امکانات و ابزارهاى راهگشایى را فراهم کرده، فرصتها و زمینههاى مناسبى را در خصوص پیشبرد علوم اسلامى ایجاد مىنماید.
1. مشروعیت بخشى
نظام، سازمان و ساختار ادارى حوزههاى علمیه، علماء و مراجع، مراکز علمى ـ پژوهشى و مراکز فرهنگى ـ تبلیغى نیز هر کدام به عنوان بخشى از حوزه دین مىتوانند وظایف خود را در راستاى تحقق بخشیدن بخشى یا تمامى موارد توسعه ICT انجام دهند تا همچون قرون پرافتخار گذشته، در نوآورىهاى مفید و فنّاوریهاى روز پیشرو باشند.
زمانى که حوزه دین امرى را تأیید و خود متصدّى ترویج آن شود، آنچنان سرعتى به توسعه ICT در جوامع دینى مىدهد که هیچ جایگاهى نمىتواند چنین اثرى را برجاى نهد. در مقابل، اگر حوزه دین بانگ مخالفت سردهد سرعت توسعه آن چنان کُند مىشود که هیچ حرکتى نمىتواند به آن سرعت بخشد.
جاى بسى خوشحالى است که توجه و اهتمام حوزه علمیه قم به توسعه فنّاورى باعث شده که شهر مقدس قم در این زمینه پیشتاز باشد و در بهرهورى از رایانه و اینترنت از لحاظ کمّى بعد از تهران، شهر دوم ایران و به نسبت جمعیت، شهر اوّل به شمار آید. به عقیده برخى کارشناسان در تهران از هر 20 نفر، یک نفر با رایانه و اینترنت کار مىکند؛ ولى در قم از هر 12 نفر، یک نفر درگیر با این ابزارها سروکار دارد.
2. سرمایهگذارى
سرمایهگذارى مهمترین مقوله در امر توسعه ICT مىباشد. حوزه دین داراى منابع مالى مستقّل است و در برنامه ملّى توسعه و کاربرى فنّاورى اطلاعات و ارتباطات ایران (تکفا) از جمله بخشهاى دریافت کننده اعتبارات و حقوق مالى است و همچون کشورهاى موفّق در عرصه ICTکه بخش عظیمى از قدرت سیاسى، اجتماعى، علمى و فرهنگىشان مرهون سرمایهگذارىهاى هنگفت در این زمینه است، مىتواند با جهتدهى صحیح و سرمایهگذارىهاى مناسب، به توسعه ICT در جامعه دینى و ملى کمک کند.
البته هرچه درک و شناخت نسبت به ICT بیشتر باشد، نقاط قوّت و ضعف بهتر شناخته شده و سرمایهگذارىها صحیحتر و مؤثرتر انجام مىگیرد و به توسعه شتاب بیشترى مىدهد. گفتنى است که سرمایهگذارى حوزه دین در صورتى منجر به توسعه ICT خواهد شد که از دو شرط اساسى مقرون به صرفه بودن و استمرار برخوردار باشد. از آنجا که هدف در سرمایهگذارى ICTکاهش هزینههاى بهرهورى و ارتقاء کیفیت تجهیزات و خدماترسانى ICT است تا در نهایت بتواند ما را به همگانى شدن ICT در جامعه دینى سوق دهد، باید توجه داشت که با پرهیز از سرمایهگذارىهاى نادرست است که از عواقب غیر مطلوب مصونیت مىیابیم. در غیر این صورت، از فواید بسیارى همچون سرعت و ارزانى محروم مىمانیم و پس از مدتى به خاطر تحمیل شدن هزینههاى گزاف، پیامدهاى غیر قابل جبرانى پیشآمد خواهد کرد.
ویژگى دیگرى که قابل توجه است و بسیار ضرورى مىنماید، استمرار و دائمى بودن سرمایهگذارى است. سرمایهگذارىهاى مقطعى و ناچیز، چهرهاى ناهماهنگ درست مىکند که در نتیجه، فقط بخشهاى خاصى نسبت به ICTمجهز مىشوند و یا در بسیارى از موارد، خدمات عرضه شده ناقص ارائه مىشوند. مثلاً مؤسسهاى مىخواهد پایگاهى بر روى اینترنت ایجاد کند، با سرمایه اندک چیزى جز صفحهاى ناقص و ضعیف که لینکهاى آن محتوایى در پى نخواهد داشت، ارائه نمىگردد؛ ولى با سرمایه کافى مىتواند صفحه index کاملى طراحى کند تا کاربران با نگاه اوّل جذب پایگاه شوند و از مشتریان دائمى آن باشند.
بجاست که جهت تعیین میدان توسعه فنّاورى در حوزه دین، مقدار و درصد سرمایهگذارىهاى سالانه در بخش توسعه ICT تعیین شود تا شاهد سیر صعودى این صنعت و موفقیت مدیران تصمیمگیر باشیم.
3. فرهنگسازى
اگر گروهها و بخشهاى مهم جامعه چون: فرهیختگان، علماء و دانشمندان؛ تصمیمسازان و تصمیمگیران؛ کاربران ICT آشنا باشند، سرعت بسیار زیادى در توسعه و گسترش آن ایجاد مىشود. هماکنون، در حوزه دین در این راستا تلاشهاى مستمرى انجام مىگردد و از طریق: مجلات، خبرنامهها، برقرارى همایشهاى داخلى، شرکت در همایشهاى تخصّصى، فیلمهاى مستند و ایجاد واحد درسى به تدریج به این امر مهم نایل مىآید تا به صورت هماهنگ بسترسازىهاى توسعه ICT ایجاد، و یک قدم دیگر به سمت نهادینهسازى آن برداشته شود.
4. گسترش ابزارى ICT
یکى از شاخصهاى توسعه ICT، چگونگى وضعیت ICT در نقاط دور از مرکز مىباشد. هرچه نقاط دوردست داراى امکانات قوىتر و از شبکهاى کارآمدتر برخوردار باشند، مرکز آن توانمندتر بوده و ICT توسعه بیشترى یافته است.
مسئولان و تصمیمگیران حوزه دین مىتوانند به واسطه فعالیتهایى همچون: ایجاد شبکههاى اینترانتى بین حوزههاى علمیه، ایجاد پایگاههاى اینترنتى قوى، ارتباطات درون سازمانى و بین سازمانى به وسیله ICT و تأمین ابزارهاى مورد نیاز، در عمل ICT را در نقاط دوردست توسعه دهند و در همگانى کردن آن نقش مؤثرى ایفا نمایند.
http://javadnaderi.blogfa.com/