همان مفاهیم فن آوری اطلاعات را شامل می گردد و چهار عنصر 1- ذخیره اطلاعات 2- بازیابی اطلاعات 3- پردازش اطلاعات 4- انتقال اطلاعات را به همراه دارد اما در این فن آوری اطلاعات نقش انتقال اطلاعات برجسته تر است و به نوعی لوازم سخت افزاری و مخابراتی مانند کامپیوترهای میان بر، شبکه های کامپیوتری و ماکرویوها ، خطوط خاص مخابراتی ایکس 25 نقش بارزتر دارد یعنی ارتباطات نیز در مباحث نقشی معادل اطلاعات دارد البته متخصصین در این امر تفاوتهایی را قایلند ولی در مجموع ما همیشه فن آوری اطلاعات و فن آوری اطلاعات و ارتباطات را یکی فرض کرده ایم.
تاریخچه فن آورى اطلاعات
پس از دردسترس قرارگرفتن کامپیوتر درسال 1950 میلادى، اولین کاربرد علمى که کامپیوتر درآن استفاده شد انتخابات ریاست جمهورى آمریکا درسال 1951 بود. درسال 1960 با حضور کامپیوتر بزرگ (Main frame) ایده توسعه پایگاه هاى اطلاعاتى متمرکز اطلاعات ومفهوم انفورماتیک (داده پردازی) شکل گرفت وکاربردآن درحوزه مدیریت اطلاعات طرفداران بیشترى پیدا کرد.
این ایده درسالهاى 1970 تا 1980 بصورت استفاده از سیستم هاى هوشمند وکمک به تصمیم گیرى شکل قوى ترى به خود گرفت وایده اصلى اتوماسیون ادارى وسیستم هاى بدون کاغذ را تقویت نمود. درکشورهاى دیگر مثل ژاپن ، آلمان، انگلستان وغیره نیز کاربردهاى کامپیوتر درزمینه خدمات بانکدارى، هتلدارى، مدیریت پروژه هاو… رشد نمود.
ضعف این سرویس ها وکاربردها درنبود سیستم هاى قوى ارتباطى بیشتر مشخص شد زیرا باوجود تلفن وتلگراف امکان انتقال اطلاعات با حجم بالا امکان پذیر نبود وقدرت سیستم هاى محاسباتى وکاربردهاى انفورماتیک آن تنها درحوزه هاى محدود قابل استفاده بود.
بارشد روزافزون شبکه هاى کامپیوترى وقدرت ارسال اطلاعات علاوه برصدا، ازطریق شبکه هاى مخابراتى دردهه 1980 گستره کاربردهاى انفورماتیک ازطریق شبکه رو به فزونى گذاشت. سپس با پیوند تاریخى قدرت محاسباتى کامپیوترها وامکان ارسال اطلاعات، فن آورى اطلاعات (IT) متولد شد.
بطورکلى به مجموعه تکنیکهاو ابزارها وعلومى اطلاق میشود که درانجام فعالیتهاى جمع آورى، ذخیره، بازیابى، پردازش و… توزیع انواع اطلاعات (تصویر، داده، صدا و…) درهرسطحى ازکیفیت وکمیت مشارکت دارند.
مدیریت فناوریهای ارتباطات و اطلاعات (ITs) در سازمان
نگاه نوین به مسائل مدیریتی ایجاب می کند که مدیران به سادگی از کنار نقش تاثیر گدار فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی عبور نکنند. ورود گسترده رایانه و ابزارهای جانبی آن به درون ساختار اجرایی و اداری سازمان ها و گسترش اقبال عمومی مدیران به انجام اطلاع رسانی در حیطه شبکه جهانی اینترنت حتی به صورت ظاهری امری است که باید با توجه و درایت خاصی به آن نگاه کرد. و راهکارهای مناسب را در بستر های موجود مشخص و به کاربست تا ابزارهای موثر در پیشرفت شاخص هایICT در سازمان به بهترین نحو ممکن، چه از نظر کمی و چه از جنبه کیفی مورد استفاده قرار گیرد.
ضمن اینکه از تحمیل هزینه های اقتصادی نامعقول بر دوش سازمان جلوگیری کند. گسترش و پیچیدگی علوم رایانه و فرآیندهای تولید تا توزیع اطلاعات با توجه به تنوع تخصصهای علمی و فنی به حدی است که هرکس نمی تواند به تنهایی در تمام ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی صاحب دانش های لازم باشد.
با این وجود مدیر یک سازمان باید در حد لازم از اطلاعات تخصصی و پایه برخوردار باشد. اما امروزه در سازمان های بزرگ رسالت استقرار، توسعه و نظارت بر این فناوری ها بر عهده واحدهایICT می باشد. که بر حسب تنوع و حجم کار از متخصصین مختلفی تشکیل می شود ولی به هر حال مدیریت ICT در سازمان امری است که باید با نظارت مستقیم مدیر سازمان همرا باشد. تا هماهنگ و همسو با سایر برنامه ها و کارکردهای سازمان گام بردارد.
از جمله مهمترین گام ها و برنامه ها در مدیریت و هدایت راهبردیICT در سازمان توجه به کاربران و افرادی است که باید از این فناوری استفاده کنند. برگزاری دوره های آموزشی مبتنی بر نباز سنجی گروههای کاری، ترغیب و تشویق کارمندان و کارشناسان به استفاده ازIT در ابعاد کاری و حتی خصوصی و همچنین طراحی مدل های کوچچک و آزمایشی برای گسترش آگاهی و تجربه افراد می باشد.
منبع: http://www.gdp.ir